ششمین یادواره شهدای داروساز با حضور پیشکسوتان بهداری رزم و داروسازی در تاریخ ۱۶ آبان ماه ۱۴۰۲ در سالن همایش دانشکده داروسازی دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد. متعابقا اخبار و مطالب تکمیلی برروی سایت قرار داده خواهد شد.
نویسنده: diba-admin
جشنواره عکس شهدای سلامت و داروسازی
– هر داوطلب مجاز است فقط یک اثر ارسال نماید
– اثر ارسال شده باید به صورت اختصاصی مختص به فرد ارسال کننده باشد.
– موضوع آثار ارسالی باید با عنوان «ایثار مدافعین سلامت در ایام کرونا» و یا «مدافعین سلامت و داروسازی در دفاع مقدس» باشند.
به سه نفر از برگزیدگان هر رسته و جشنواره جوایز ویژه ای در کنگره شهدای داروسازی که در اسفندماه برگزار میشود، اعطا خواهد شد.
جهت ثبت نام و ارسال آثار اینجا کلیک کنید
جشنواره رسانه ای شهدای سلامت و داروسازی
– هر داوطلب می تواند در بخش های گزارش خبری، خبر و یادداشت شرکت کند ولی مجاز است فقط یک اثر به هر بخش ارسال نماید
– مطلب باید با نام نویسنده منتشر شده باشد و یا در صورت عدم نمایش نام به تایید مدیرعامل با مهر آن رسانه رسیده باشد.
– آثار ارسال شده باید طی یکسال گذشته (از 1 بهمن 1400 تا 15 بهمن 1401) در یکی از رسانه های معتبر دارای مجوز الکترونیکی یا چاپی منتشر شده باشد.
– موضوع آثار ارسالی باید با عنوان «ایثار مدافعین سلامت در ایام کرونا» و یا «مدافعین سلامت و داروسازی در دفاع مقدس» باشند.
به سه نفر از برگزیدگان هر رسته و جشنواره جوایز ویژه ای در کنگره شهدای داروسازی که در اسفندماه برگزار میشود، اعطا خواهد شد.
جهت ثبت نام و ارسال آثار اینجا کلیک کنید
جشنواره طراحی پوستر شهدای سلامت و داروسازی
– هر داوطلب مجاز است فقط یک اثر ارسال نماید
– اثر ارسال شده باید به صورت اختصاصی مختص به فرد ارسال کننده باشد.
– موضوع آثار ارسالی باید با عنوان «ایثار مدافعین سلامت در ایام کرونا» و یا «مدافعین سلامت و داروسازی در دفاع مقدس» باشند.
به سه نفر از برگزیدگان هر رسته و جشنواره جوایز ویژه ای در کنگره شهدای داروسازی که در اسفندماه برگزار میشود، اعطا خواهد شد.
جهت ثبت نام و ارسال آثار اینجا کلیک کنید
سيد عبدالحميد دیالمه
سيد عبدالحميد دیالمه در چهارم ارديبهشت سال 1333 در تهران و خانواده اي مذهبي چشم به جهان گشود. پس از گذراندن دوره دبستان، دروس متوسطه را در دبيرستان هدف فراگرفت. در سال 1352 وارد دانشگاه مشهد شد. شش سال بعد با درجه دکتراي داروسازي فارغ التحصيل شد. او در دوران دبيرستان، سه سال از مکتب مدرسان حوزه علميه قم استفاده کرد. عرفان، فلسفه و منطق را نزد استاد شهيد مطهري خواند و با نظرات دکتر شريعتي در زمينه هاي مختلف آشنا شد و با نقد منطقي نظريات وي، نقش مهمّي را براي آگاهي نسل جوان بر عهده گرفت. و پس از اخذ دکتراي دارو سازي در سال 1358 از دانشگاه مشهد، به تهران آمد و فعاليتهايش را آغاز کرد.
او در طول مدت تحصيل خود، به فرا گيري زبانهاي عربي، انگليسي و فرانسوي نيز همت گماشت.
دكتر ديالمه فعاليّت اعتقادي و مبارزاتي خود را از دوران دانشگاه آغاز کرد. از جمله؛ در سال اوّل تحصيلي اقدام به تاسيس کتابخانه اسلامي در خوابگاه دانشگاه مشهد نمود و از طريق اين کتابخانه افراد مؤمن را شناسايي کرد، تا بتواند آينده افکار اسلامي شيعي را که سالها زحمت کشيده و با خون دل آموخته بود، به آنان منتقل کند. تشکيل جلسات سخنراني تحت عنوان «صراط مستقيم» با هدف احياء تفکرات شيعي از ديگر کارهاي او بود که به وسيله آن طرفداران زيادي را به سمت خود جذب کرد و افکار انحرافي و التقاطي را خنثي ساخت.
شهيد ديالمه به خاطر الهي بودن کارهايش، همواره توفيق مي يافت و تفکراتش از مرز دانشگاه مي گذشت و در سطح شهر گسترش مي يافت، به همين جهت و به بهانه شرکت در مبارزات مسلحانه، بارها توسط ساوک زنداني شد.
او پس از تأسيس «مجمع احياء تفکرات شيعي» به همراه يار نزديکش، دکتر قاسم صادقي ، مبارزات خود را عليه منافقين سازمان دهي کرد.
سيد از بينش سياسي عميقي برخوردار بود او از اوّلين کساني بود که انحراف از خط اسلام را در بني صدر و روزنامه وابسته به او مشاهده کرد و به قصد افشاگري با جمعي از دوستان خود در مجمع احياء تفکرات شيعي مشهد به تهران آمد و در محل روزنامه به اصطلاح «انقلاب اسلامي» تحصن کرد.
فعاليتهاي شهيد در مشهد، محبوبيتي خاص به او بخشيد و موجب شد تا چند تن از علماي طراز اوّل مشهد از جمله، آقا ميرزا حسن علي مرواريد، مرحوم ميرزا مهدي نوقاني و مرحوم ميرزا جوادآقا تهراني به هنگام انتخابات مجلس شوراي اسلامي، از او خواستند از شهر مشهد کانديدا شود. شهيد ديالمه با رأي کثريت مردم به مجلس شوراي اسلامي راه يافت و به اين ترتيب از سن 26 سالگي، فعاليتهاي خود را در سنگر مجلس آغاز کرد. او يکي از اولين کساني بود که با استدلال و شيوه اي منطقي خطوط التقاطي ازجمله بني صدر که در مقابل خط امام صف کشيده بودند را افشاء کرد و خط ليبراليسم را که تحت نام خط مصدق مطرح بود، بازشکافت .
او در مجلس عضو «کميسيون امور شوراها» بود و با اينکه به طور منظم در حوزه به تعليم نپرداخته بود، ولي در بسياري از موارد با افرادي که در سطح خارج حوزه بودند، به بحث مي نشست. از اين شهيد حدود چهارصد ساعت نوار در مباحث مختلف به جا مانده است ، با تسلط چشمگيري که در مباحثه داشت، راه صحيح تبليغ اعتقادات اسلامي و شيعي و مبارزه با تهاجمات اجنبي را به خوبي نماياند و با همين سلاح نيز مدعيان دروغين «بحث آزاد» را رسوا ساخت .
شهيد ديالمه در سال 1354 ه’.ش براي بررسي اوضاع منطقه چاه بهار و خاش و تهيه اسلحه به آنجا سفر کرد و در آنجا متوجه شد که فروشندگان سلاح با ساوک در ارتباط هستند، لذا از خريد سلاح منصرف شد و با کوله باري از تجربه در راه بازگشت در چاه بهار، توسط ساوک دستگير شد ولي به دليل نبودن مدارک کافي، پس از مدّتي آزاد شد.
دكتر ديالمه به مقابله با مرتجعين داخلي (منافقين، ملحدين و ليبرالها) با امام و امت پرداخت. وي با انتشار خبر کانديداتوري بني صدر خائن براي رياست جمهوري، در جلسات عمومي و هفتگي با دلايل مستند اظهار داشت «رياست جمهوري بني صدر براي جمهوري اسلامي فاجعه است»!
او هرگز حاضر نشد از اين ديدگاه خود برگردد. در همان زمان با اصرار زياد در جلسه نطق انتخاباتي «بني صدر» در مشهد، داوطلب بحث آزاد، در مورد موضوعات ولايت فقيه، حقوق زن در اسلام و اقتصاد اسلامي، با او شد، البته اين پيشنهاد هرگز عملي نشد.
ابتکارات
سيد عبدالحميد، ابتکارهاي چشمگيري در زمينه هاي هنري و ادبي از خود بروز داد و همزمان با تحصيل، در زمان اختناق رژيم منحوس پهلوي نمايشنامه و فيلمهاي پرباري را تهيه و اجرا کرد «تأسيس کتابخانه اسلامي» از ديگر ابتکارات وي بود.
همچنين شهيد ديالمه پيش گام برگزاري جلسات دعاي کميل، به سبک مرسوم فعلي بعد از پيروزي انقلاب اسلامي شد و با برگزاري جلسه هاي دعاي کميل، در مسجد دانشگاه، سعي فراوان در تزکيه جوانان و نوجوانان کرد. البته قبل از ايشان مرحوم «حاج آقا عابدزاده» دعاي کميل را برگزار مي کرد اما متأسفانه اين سنت سالها بود که از ياد رفته بود. راهپيمائي باشکوه پانزده خرداد 1358، مشهد با هماهنگي و ابتکار اين شهيد بزرگوار برگزار شد. در اين حرکت دانشجويان مسلمان دست در دست طلاّب مدرسه علميه «نواب» نهاده و در راهپيمايي شرکت کردند و شعارهاي وحدت آفريني چون «رهبري خميني، اساس وحدت ماست» را سردادند اين راهپيمايي گوياي دقت و ظرافت شهيد در ادامه راه انقلاب در ميان دانشگاهيان و روحانيان بود.
او زماني از اختيارات ولايت مطلقه فقيه سخن مي گفت که بسياري از روشنفکر مأبان مدعي اسلام و انقلاب اسلامي، حتي از شنيدن آن، احساس شرم مي کردند.
شهيد ديالمه بعد از پيروزي انقلاب اسلامي براي اوّلين بار با دعوت از اساتيد حوزه و روحانيون محترم از جمله (شهيد هاشمي نژاد، آيةالله مکارم شيرازي، آيةالله خزعلي و…) آنان را براي سخنراني به دانشگاه کشانيد و فاصله بين دو قشر دانشگاهي و روحاني را به حداقل رسانيد.
پس از شهادت، پيکر پاکش را در مقبره «شهيد دکتر مفتح» در جوار حضرت فاطمه معصومه (سلام الله عليها) به خک سپردند، چرا که «شهيد مفتح» منادي وحدت از حوزه و «شهيد ديالمه» منادي وحدت از دانشگاه بود.
خصوصيات
سيد فرصت ازدواج نيافت، صفات برجسته اي داشت که مي تواند الگوي مناسبي براي جوانان باشد.
هر جا که شخصيتي روحاني مورد حمله دشمن قرار مي گرفت، به صورت شايسته از ايشان دفاع مي کرد.
شهيد ديالمه با همّت و پشتکار به تشکيل کلاسهاي رسمي و جلسه هاي هفتگي، قبل و بعد از پيروزي انقلاب اسلامي، روي آورد و در تربيت جوانان کوشيد. او با تبيين موانع رشد فرهنگ اسلامي، افشاي ترفندهاي استکبار، معرفي کارگزاران آنان، شناساندن انحراف اعتقادي و استراتژيکي گروهها و اشخاص، تشريح خطوط شرک و کفر و التقاط و نفاق به معرّفي فرهنگ اسلام ناب محمدي(ص) پرداخت.
حضورِ ذهن شهيد در شناخت شخصيتهاي «خادم» و «خائن» چنان بود که گويي يک عمر با آنها به بحث و گفتگو سپري کرده است. به همين جهت مقاصد آنها را به خوبي تشخيص مي داد.
شهيد در معرفي، تشريح و تبيين احکام اسلام وسواس زيادي به خرج مي داد. چنانکه همان جمله اي که او درباره شهيد مطهري گفت، براي خودش نيز صدق مي کرد. او گفت. «شهيد مطهري در نوشته ها و گفته هايش مو را از ماست مي کشيد.» و حقا شهيد ديالمه نيز که مدّتي طولاني در محضر شهيد مطهري زانوي شاگردي زده بود، مو را از ماست مي کشيد. آشنايي نزديک او با شهيد بهشتي، رهبري معظم انقلاب حضرت آيت الله خامنه اي و بسياري ديگر از علماي بزرگوار و مشورت هاي او با اساتيد حوزه هاي علميه، کارآيي و دقّت عملش را بسيار تقويت کرده بود. او در جلسات بحث آزاد نظر مخالفان را چنان تحمّل و تأمل مي کرد که فکر مي کردند نظرشان را پذيرفته است، ولي پس از اتمام سخن شهيد با جمله اي کوتاه آنان را قانع مي کرد.
حمايت بي دريغ او از انقلاب اسلامي چنان بود که در مدّت کوتاهي، پس از پيروزي انقلاب اسلامي، به عنوان يکي از مخلص ترين و مردمي ترين حاميان انقلاب اسلامي در اذهان مردم شناخته شد. با وجود حجم عظيم تبليغات سوء دشمن عليه او، با کثريت قاطع آراء جوان ترين نماينده از طرف مردم شهر مشهد، در دوره اوّل انتخابات، به مجلس شوراي اسلامي راه يافت. فرصت کوتاه نمايندگي او، دوره اي پرتحرک بود. سخنرانيهايش در مجلس، مهديه و بعضي از مساجد تهران، بسياري از خطوط انحرافي احزاب، گروهها و روزنامه ها را افشا کرد. پيش بيني هاي شهيد قبل و بعد از شهادتش عموما به واقعيّت تبديل شد، حتي در يکي از سخنرانيهايش، که احتمال دارد آخرين سخنراني آن شهيد باشد.در سوگ شهيد چمران) عوامل اصلي که بعدها سبب جناح بندي نيروهاي انقلابي و ياران انقلاب و باعث تقويت عناصري گرديد که امروزه علنا ولايت فقيه، قانون اساسي، شوراي عالي امنيت ملي، دولت و ساير نهادهاي نظام را زير سؤال مي برند، با دلايل و شواهد کافي معرفي کرد و گفت: «متأسفانه در جلوگيري از رشد و تقويت و روي کار آمدن سردمداران اين طرز تفکر، به جز دادن يک رأي منفي امروز کاري از من ساخته نيست و اين را فقط به شما مردم هشدار مي دهم .
شهيد ديالمه از ذخاير گرانقدر اسلام و ستاره اي درخشان در آسمان جمهوري اسلامي بود، و منافقين کوردل او را به شهادت رساندند. و او چنانکه شايسته اش بود، جان بر سر پيمان نهاد و جام شهادت را پوشيد.
گرامیداشت شهدا یعنی ادامه دادن راه آنها
رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار جانبازان، ایثارگران و خانوادههای شهدای استان فارس در تاریخ دوازدهم اردیبهشت ماه 1387 نکاتی را در خصوص گرامیداشت مقام شامخ شهدا فرمودند و تاکید کردند: عزیزان! اگر شهیدان عزیزند – که عزیزترینند – اگر برای ما گرامیند – که گرامیترینند – گرامیداشت آنها به معنای این است که ما راهشان را ادامه بدهیم و اهدافشان را دنبال کنیم. دنبال کردن راه آنها یعنی بایستی اهداف جمهوری اسلامی و ارزشهای اسلامی – این پایههای مستحکم و این شاخصهای نمایان که میتواند این ملت را به اوج افتخار دنیوی و اخروی برساند – در نظر داشته باشیم و دنبال کنیم.
ایشان تاکید کردند: زن و مرد در این جهت یکسانند؛ پسران و دختران شهید، برادران و خواهران شهید و آنهائی که نسبتی با شهید دارند در این جهت یکسانند. هر چه به شهید نزدیکترید، افتخارتان بیشتر و مسئولیتتان سنگینتر است. کشور مال شماست؛ کشور مال جوانهاست؛ آینده مال شماست. آنهائی که رفتند، رفتند و راهها را گشودند؛ من و شما که ماندیم باید از این راههای گشوده حرکت کنیم و پیش برویم. والّا اگر آنها راه را باز کنند و ما بنشینیم و دست روی دست بگذاریم و تماشا کنیم، این قدرنشناسی و نمکنشناسی است. نمکشناسىِ در قبال شهدا این است که وقتی آنها راه را باز کردند، ما از این راه حرکت کنیم و پیش برویم. این امروز وظیفهی ماست و ملت ایران این وظیفه را انجام میدهد و مسئولین کشور بحمداللَّه به این وظیفه متعهد و پایبندند و شعارهای اسلامی و مبانی و اصول اسلامی برای آنها اصلیترین پرچمها و شعارهاست. انشاءاللَّه این ملت با این عزم، با این روحیه، با این جوان و با این مشعلهای درخشانی که از خون شهیدان برافروختهشده و فضا را روشن کرده، خواهد توانست به بلندترین و دورترین آرزوهای خودش برسد.
شهید دکتر حبيب جريري
شهید حبيب جريری متولد 1311/11/17 از شیراز است.وی مدرک تحصیلی دکتری در رشته داروسازی داشت و در جبهه به عنوان پزشک داروساز فعالیت می کرد. که در تاریخ 1359/7/19 به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
زندگی نامه:
توی زندانهای شاه که بود همیشه میگفت «آیه 24 سوره توبه خیلی مشکل شده است.» همیشه به دو آیه قرآن تأکید داشت. یکی همین آیه 24 سوره توبه که میفرماید: اگر پدران و فرزندان و برادران و همسران و طایفه شما و اموالی که بهدست آوردهاید و تجارتی که از کساد شدنش میترسید و خانههایی که به آن علاقه دارید در نظرتان از خداوند و پیامبرش و جهاد در راه او محبوبتر است در انتظار این باشید که خداوند عذابش را بر شما نازل کند! و خداوند گروه فاسقان را هدایت نمیکند و دیگری آیه انا لله وانا الیه راجعون. میگفت من بالاترین پیام زندگی را از این آیه میشنوم.
دکتر حبیب جریری هفدهم بهمنماه سال1311 درخانوادهای ساده و کارمند در شهر شیراز بهدنیا آمد. تحصیلات خود را در شهرهای شیراز و آباده به اتمام رساند. بعد از اخذ دیپلم بورسیه ارتش شد و در رشته داروسازی مدرک دکترا گرفت. بلافاصله در رشته علوم عالی آزمایشگاهی شرکت کرد و بعد از چهار سال موفق به اخذ پایان نامه تخصصی علوم آزمایشگاهی شد. جاویدالاثر دکتر جریری در سال 1338 و بهدنبال فعالیتهای سیاسی دستگیر و یک سال را در زندان گذراند. سال 1340 ازدواج کرد که حاصل آن سه فرزند به نامهای فریدون، فیروزه و سلمان است.
از سال 48 در جلسات سخنرانی حسینیه ارشاد شرکت میکرد. سال 1353 دوباره به زندان افتاد و این بار چهار سال شکنجههای روحی و جسمی ساواک را تحمل کرد. با پیروزی انقلاب اسلامی به سمت سرپرست نهضت سوادآموزی انتخاب شد. کمی بعد در شهریور 1358 مسئولیت استانداری سیستان و بلوچستان را پذیرفت. اسفندماه همان سال سرپرست استانداری تهران شد. شهریور 1359 که جنگ تحمیلی عراق شروع شد شهید جریری هم مهیای رفتن به مناطق جنگی شد. هنوز هیچ ارگان و نهاد رسمی که کار امداد و کمک به جبههها را انجام دهد تأسیس نشده بود و دکتر جریری بههمراه دکتر علیخالقی، سید عباس پاکنژاد و هادی بیگدلی و دو تکنسین به مناطق جنگی عزیمت کردند. موقع رفتن میگفت تا هر وقت به من احتیاج باشد در آنجا خواهم ماند. نوزده روز از شروع جنگ نمیگذشت که هنگام عزیمت به بیمارستان در جاده آبادان- ماهشهر به محاصره عراقیها افتادند.
در شش ماه اول اسارت برای دیگر اسرا سخنرانیهای تبلیغی میکرد و دلداریشان میداد. مدتی گذشت و مثل بعضیهای دیگر که در آمار صلیب سرخ ثبت نام نشده بودند، به زندان نامعلومی منتقلش کردند که تاکنون خبری از ایشان در دسترس نیست.
شهید دکتر محمدمهدی فقیهی
محمد مهدي در سال 1332 در خانوادهاي متدين در اصفهان به دنيا آمد. در دبيرستانهاي همان شهر تحصيلات متوسطه را طي كردن، از شاگردان ممتاز بود. وي كه فعاليتهاي مذهبي، سياسي را از ابتداي نوجواني آغاز كرده بود در دبيرستان در اين فعاليتها شركت جدي و فعال داشت. در همان دوران در جلسات علني و غيرعلني ضدرژيم شركت فعالانه داشته، از محضر اساتيد بزرگ علم و اخلاق در اصفهان بهره جست. در سل 1351 وارد رشته دارو سازي دانشگاه اصفهان شد و از فعالين مسجد دانشگاه شد و مبارزه شاه را ادامه داد. بدليل داشتن روحيهاي ملايم و جذاب و آرام بخوبي افراد را جذب و عنصر مسلماني متعهد و ضدطاغوت بار ميآورد. سالها قبل از انقلاب و در بدو انقلاب چندين بار همراه اكيپهاي پزشكي عازم كهكيلويه و بويراحمد شده بدرد مستضعفان مرحم بود. در نتيجه مبارزات و فعاليتهاي موثري كه در زمان شاه داشت. يكبار توسط ساواك و بار ديگر توسط گارد دانشگاه دستگير شده كه در نتيجه حمله ساواك به محل زندگي خانوادگياش هنوز اثار بيماري ناشي از آن در پدرش باقي است. در متشكل كردن دانشجويان و دانشآموزان حول برنامههائي از قبيل تشكيل جلسات و پخش اعلاميه و كتب اخلاقي و تفسير نقش اساسي داشت. در قبل از انقلاب در برپائي و ايجاد نمايشگاههاي متعدد كتاب و عكس و نوار در سطح شهر عاملي موثر و اساسي بود كه در حمله ساواك به يكي از اين نمايشگاهها، محمد آخرين نفري بود كه نمايشگاه را كه حاصل دسترنجش بود با دنيائي غم ترك ميكرد. با گرفتن دكتراي داروسازي پس از پيروزي انقلاب در وزارت كشاورزي در زمان وزارت برادر عزيز دكتر شيباني به فعاليت پرداخت. سپس فعاليت اساسي خود را از طرف دفتر مركزي جهاد سازندگي، جهاد ادارات به عنوان ايجاد روحيه جهادي در وزارت بهداري آغاز بكار كرد. در اين مدت دست به طرحها و ابتكاراتي در زمينه خودكفائي داروئي منجمله طرح آمالگام (مواد، اوليه دندانسازي) و طرح پارافين مايع (با همكاري سازمان صنايع ملي) و غيره زد. سپس همكاري خود را با سازمان صنايع ملي به عنوان يكي از مبتكرين و برجستهترين افراد با ايده خودكفائي داروئي شروع كرد و طرحهاي ژل منيزيم (مواد اوليه شربتهاي ضد اسيد معده و ساير مواد آلي را) دنبال كرد. چند ماه قبل از شهادت به نمايندگي جمهوري اسلامي از طرف سازمان صنايع ملي به سرپرستي اكيپي روانه هندوستان شد تا به انتقال تكنولوژي خودكفائي داروئي به ايران همت گمارد. خطبه عقد او را امام امت جاري نموده، پس از مدتي با كسب اجازه شرعي از يكي از نمايندگان امام امت، در كمال سادگي به عنوان يك عضو بسيج از طرف بهداري كل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي عازم جبهه شد. سرانجام در عمليات والفجر2 در خاك عراق در تپههاي دربند با شهادت خود عاشقانه به لقاي دوست شتافت.
والسلام علي من اتبع الهدي
خداوند شما را در امور خير موفق بدارد، امروز پنج شنبه 23/4/62 قرار است با چند نفر از برادران برويم منطقه غرب تا هر چه خدا بخواهد بشود.
راجع به سفارشي كه كردم، اگر مسئلهاي بود بايد حتماً بگوئيد كه همه كارهاي مربوط به من در اصفهان انجام شود و براي خانواده محترم … زحمتي پيش نيايد و به رضاي خدا راضي باشند. كه حتماً هستند و ميدانند كه صبر بر جهاد از جهاد بالاتر است و از اين بابت هم نصيب خواهند داشت.
هر قدر پول مربوط به من هست كلاً خمس آن داده شود.
پانزده هزار تومان به حساب جهاد ادارات ريخته شود. اگر باز هم چيزي مانده بود به حساب رزمندگان اسلام كه در جبهه اسلام بر عليه كفر ميجنگند ريخته شود.
از پدر و مادرم ميخواهم كه از من راضي باشند و بدانند آنچه واقع شده عيناً خواست خداست و من با توجه كامل به اين راه رفتهام و بر اساس نيتي كه كرده بودم حتماً بايستي به جبهه ميرفتم و دعا كنيد كه خدا نيت مرا قبول كند و خودشان هم راضي خوشحال باشند كه در راه خدا كاري انجام شده باشد. شايد صبر آنها از هر جهادي در راه خدا بزرگتر باشد.
خواهر كوچكترم هم بايد بداند آنچه وظيفه الهي اوست كه همانا سعي در رشد و كمال و تقرب به سوي خداست انجام دهد و هرگز ضعف به خود راه ندهد.
باز هم از خانم (همسرش) كه خيلي در اين مدت محبت كردند عليرغم كوتاهيهاي من به خاطر ايمان استوار كه دارند و اين قدر خوش قلب هستند نسبت به هميشه خوبي و صميميت نشان دادهاند ميخواهم كه مرا ببخشند و انشاءالله صبر و سكوت و انتظار فرج را كه از عبادات مهم است همواره سرلوحه كار قرار ميدهند و براي من دعاي آمرزش بكنند و بدانند آنچه خدا ميخواسته بايد انجام ميشد و همين بهترين خير است.
انشاءالله خود شما هم مرا ببخشيد و براي من دعا و طلب آمرزش كنيد اگر كسي از من طلبي دارد يا نسبت به او ناروائي از من سرزده سعي شود رضايت او هم فراهم شود همه بايد براي عزت اسلام و مسلمين تلاش كنيم و براي طول عمر امام و رهبر بزرگوارمان دعا كنيم و خدا تنها اجابت كننده دعاهاست و عاقبت امور بدست اوست.
سلام بر همه دوستان و همه كساني كه تابع راه هدايت بسوي خدا هستند. محمد فقيهي.